Top latest Five داستان های واقعی Urban news
Top latest Five داستان های واقعی Urban news
Blog Article
در برخی از این تابوتها حتی مقادیری زهر نیز قرار داده شده بود تا فرد در صورت لزوم خودش را خلاص کند. انواع دیگری از تابوتهای ایمن با قابهای شیشهای نیز ساخته شده بودند که در صورت زنده بودن و نفس کشیدن فرد بخار میگرفتند. برخی از تابوتها لولههایی داشتند که متصدیان گورستان هر روز آنها را بو میکردند تا از تجزیهی جسد مطمئن شوند.
دقایقی بعد پسر بزرگسال خانواده به کافهای در نزدیکی خانهشان میرود و فریاد میزند که تمام اعضای خانوادهاش به دست ارواح خبیث سرگردان کشته شدهاند. بعد از صحبتهای غیرقابلباور پسر خانواده، علاوه بر پلیس، پای عکاسها و خبرنگارها هم به آمیتی ویل باز میشود و تصاویر دلخراش و گزارشهای هولناکی از این خانه به روزنامهها و برنامههای تلویزیونی مخابره میشود.
علیرغم اینکه چیزی برای شناسایی او در صحنه پیدا نشد، پلیس توصیفات او را به مقامات سراسر کشور ارسال نمود.
راستان نامه
اما یک راهحل وحشتناک دیگر برای جلوگیری از به اشتباه دفن شدن افراد زنده معایناتی برای تشخیص صحیح مرگ برود. در واقع، در معاینات تشخیص مرگ گاهی انگشتان دست فرد را قطع میکردند یا حتی در مواردی ستونی از دود تنباکو را به درون رودهی فرد میفرستادند.
اگر علاقه مند به موضوعات ماوراءالطبیعه و ترسناک هستید می توانید با رزرو اتاق فرار ترسناک خود را در چنین شرایطی قرار دهید و یک تجربه مهیج داشته باشید.
دانیل لوتز (در آن ماه که خانوادهاش در آمیتیویل زندگی میکردند کودک بود)، میگوید که هنوز درباره زمان اقامتش در آنجا کابوس میبیند.
تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟
رامین پاسخ داد: «مدتی هست که خودم هم به این نتیجه رسیدهام که باید در همان زمان به هر قیمتی شده نمیگذاشتم این ازدواج صورت گیرد و الان هم خودم پشیمانم و هم برای نازنین ناراحتم اما به هر صورت الان به دنبال کمک هستیم تا بتوانیم از هم جدا شویم.»
امام جماعت ان مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم کـه هرروز صبح بـه مسجد می آمد و بـه اهل سنت ناسزا میگفت…
بچه ها به طریقی و برای مدتی کوتاه میتوانند نگاهی اجمالی به چیزهایی بیندازند که بزرگسال به طور عادی قادر به دیدن آن نیست .
زونا در اکتبر ۱۸۹۶ با آهنگر ۳۷ ساله، ادوارد تروت شو، ملاقات کرد. او ۲۳ ساله بود. آن دو تنها چند هفته بعد، با ناراحتی خانم هیستر، ازدواج کردند و به خانهای نزدیک مغازه شوهر نقل مکان کردند.
او گفت: «چیزهایی که در آنجا اتفاق افتادند بسیار ترسناک بودند. هنوز هم صحبت در مورد آن، مرا متأثر میکند.»
» این نوارها آنقدر خوب و قانعکننده تهیه شده بودند که صدها نفر از میدانهای نبرد متواری شدند و به کوهستان پناه بردند. البته تمام سربازان ویتنامی فریب آمریکاییها را نخوردند. اما در هر دو حالت این عملیات روانی تأثیرگذار بود. چراکه سربازان باقیمانده نیز با خشم به سمت این اصوات وهمآور شلیک میکردند تا در کسری از ثانیه خود زیر آماج گلولههای دشمن قرار گیرند.
در زمان قاجار ، درکنار سفارت حکومت عثمانی در تهران ، مسجد کوچکی وجود داشت.